قبل ازموضوع اصلی در اینجا آیه ای از قرآن کریم می اورم که در واقع پاسغی است به دوستان ناآگاه و دشمنان آگاه.
«يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم والله متم نوره ولو كره المشركون».
«آنها مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولى خدا نور خود را كامل مى كند هر چند كافران خوش نداشته باشند!»
و اما موضوع اصلی که خشیت در قرآن کریم می باشد برگرفته از سخنرانی دکتر سروش در جمع دانشجویان دانشگاه شریف است که ایسنا انرا نقل کرده و میتوانید از
اینجا انرا بخوانید.
:« خشيت نوعي ترس توام با شرم است و ميتوان آن را نوعي شكست عاشقانه ناميد. خشيت احوالي است وجودي كه انسان خود را در مقابل عظمت خدا به حساب نميآورد. در خشيت، خودشناسي به نحو اكمل صورت ميگيرد و انسان به محدوديت وجودي خود پي ميبرد و احساس ميكند كه پارهاي از عظمت خداست.»
:« حقيقت تدين اين است كه آماده مواجهه با بينهايت شويم، خواه اين مواجهه عاقلانه باشد، خواه عارفانه كار دينداران است، مواجهه سرنوشتسازي است، هرچند كه عامه مردم طاقت مواجهه با بينهايت را ندارند.»
« شما بينهايت را مهمان وجود خود كنيد، مانند سايهاي كه ميخواهد نور را در آغوش بكشد و نتيجهي آن از بين رفتن سايه است. اجازه ندهيد چه به اسم كفر و چه به اسم دين شما را از حركت به سوي بينهايت بازدارند.»
« هدف من اين است كه بگويم خشيت به دليل وحشتناك بودن خداوند نيست، بلكه تسليم شدن و رام شدن عاشق در برابر معشوق است كه آينده از آن عشق است. خشيت يعني من مخلوق با نهايت احساس كنم كه بينهايت هستم.»
« دو راه براي رسيدن به خشيت وجود دارد، يكي اينكه غزاليوار حساب رذائل و فضايل را برسيد، رذائل را برانيد و فضايل را در دل بكاريد و ديگر اين كه مولويوار با كسي كه اين اوصاف را دارد، همنشين شويد و مصاحبت كنيد»