سطر اول„
بعثت و روايتي ديگر از وجدان آگاه
شايد اگر كمي بيشتر بينديشيم معناي واضحتري براي بعثت و بر انگيخته شدن پيدا كنيم. بيداري وجدان، بازگشت به خويشتن و يا اينكه همراهي دوباره با فطرت پنهان.

از طرفی، پيشرفت تكنولوژي در جهان امروز،اين معنا را كه خصلت ذاتي بشر،جسارت و گستاخي نهفته در ذات غریزی اوست، براي ما مسجل تر کرده تا پيشينيان. و اگر بلوغ شرايط و تهيه لوازم، قرین جسارت گردند، غریزه پنهان او آشکار گشته رخ می نمایاند. (كلا ان الانسان ليطغي،ان راه استغني) و در ديگر سو، تجربه به وضوح ثابت كرده است كه نوع انسان قادر به كنترل و برنامه ريزي تمام و کمال براي خود نيست. به عبارت واضحتر، سيطره وجودي و گستره فكري انسان در حدي نيست كه بتواند ماوراي عينيات و محسوسات را درك كند و با نظر بر ناديده ها، نيامده هاي امروز و فردا را آماده و مرتب كند.

از همين نكته ظريف است كه بحث بديهي لزوم بعثت انبياء و ارسال رسل آشكار و ثابت مي شود. اما اين سخن و اين مجال را ياراي آن نيست كه به كلام و مباحث اعتقادي بپردازد ، تمام تلاش اين نوشته حول يك محور خواهد بود، برگشت به آغوش پيغمبري كه كه از نو بايدش شناخت.

1400 سال و به تعبير نزديكتر، 14 قرن از ظهور آخرين و اصلي ترين پدر هستي مي گذرد(انا و علي ابوا هذه الامه). يتيماني كه در سرتاسر تاريخ اگر نوازشي هم ديده بودند، اغلب تصنعي و مزورانه بود، ناگهان گرماي محبت پدري را احساس كردند، كه هيچ دريغي برای اظهار محبتش نبود و چشم داشتی از این رافت نداشت.

سرمستي از محبت بي كران و عطوفت بي شا‍ ئبه پدر مهربانمان، شاید چنين غرور نكبت باري را در طول قرنها بر وجودمان مستولی كرده است. به طوری كه گفتار و كردارش را با وقاحت تمام، بوسيده و به كناري گذاشته ايم.

بنا بر نقل تاریخ و بیان احادیث گرانقدر، روشهاي توبه و بازگشت به خدا، در اقوام و اديان پيشين مختلف و متنوع بوده است. قوم موسي 40 سال بايد سرگرداني مي كشيدند ، تا بخشيده شوند. عده اي ديگر خود كمر به مجازات هم مي بستند، تا در جهان ديگر به آسودگی حساب و کتاب، بگذرانند و بسياري روشها برای مردمان ديگر.

اما سؤال اينست، آيا محمد(ص) نيز چنين خواسته است؟ اويي كه در وانفساي يوم الساعه، كه مادران را نيز از احوال فرزندانشان غافل مي كند، فقط يك چيز مسئلت دارد و آن واامتاه است، می تواند چنان بر ما سخت گرفته باشد؟ آيا قدمهاي كند و لغزان علم و فناوري امروز، كه لحظه به لحظه بر گشوده شدن زواياي بيشتري از روشنايي و نورانيت سخنان محمد و پيشوايان پس از او صحه گذاشته و انگشت تعجب به لب گزانده است، دليل خوبي نیست، براي اينكه آب در كوزه و ما گرد جهان ميگرديم!

گلايه اي از چند ميليارد غير مسلمان جهان امروز نيست ، ولي، مسلمانان چرا؟ ما را چه شده است؟ مگر ما نمك خورده و نمك پرورده خوان كرم احمد (ص) نيستيم؟ مگر در كمال افتخار و سربلندي پرده هاي اوهام و خرافات پيشينيان را ندريديم و غريو لا اله الا الله سر نداديم؟ به گونه ای که زمزمه چهارده قرن پيش ما، امروز بانگ بلندي است بر کرانه های آسمان علم، عقل و احساس بشریت.

مت‍أسفانه بايد گفت، ما فرزندان خوبي براي پدر مهربانمان نبوديم.
امروز بهترين روز براي عذر تقصير به پيشگاه محمد است. (يا ابانا استغفر لنا) كمي به خود بيائيم و اين چند ساعت آسماني را، که در قلب دقيقه هاي زميني جاي گير شده است، غنيمت بدانيم. ما نيز فطرتمان را بر انگیخته، دوباره مبعوثش کنیم، و با خلوص باطن فریاد برآوریم که « یا محمد(ص) انا معکم».

نویسنده: صدرا خليلی
برگرفته از سایت بازتاب(www.baztab.com)
نوشته شده در 8:02 a.m. توسط مسافر.
> 10
> 10
نوشته شده در 12:25 p.m. توسط مسافر.
علی بود
تا صورت و پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود


مسجود ملائک که شد آدم ز علی شد
آدم چو یکی قبله و معبود علی بود


موسی و عصا و ید بیضا و نبوت
در مصر به فرعون که بنمود علی بود


عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که بدو بود علی بود


جبریل که آمد ز بر خالق یکتا
در پیش محمد شد و مقصود علی بود

آن معنی قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر
بر کند به یک حمله و بگشود علی بود

چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین بر همه موجود علی بود

این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود

سر دو جهان جمله ز پیدا و زپنهان
شمس آن همه تقریر که بنمود علی بود

غزل از مولوی

این عید مبارک بر همگان، و روز پدر بر پدران مبارک باد.
نوشته شده در 9:16 a.m. توسط مسافر.
eXTReMe Tracker
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com